اخلاق

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

مسئولیت مدرن عرفانی - گامی به سوی مردانگی

۲۹ بازديد

مسئولیت مدرن عرفانی - گامی به سوی مردانگی

آنچه که امروزه در حیات و هستی و ماهیت و عملکرد و رفتار بشر در سراسر جهان خودنمائی می کند و تبدیل به یک هویت واحد جهانی می شود همانا فقدان فطرت و عقلانیت و اراده و معرفت و فضایل اخلاقی است. نه مرد مرد است و نه زن، زن است و نه فرزند فرزند است و نه والدین، والدین هستند. یعنی هیچ کسی خودش نیست و لذا هیچکس هم در مقام و مسئولیت شغلی و علمی و اجتماعی و عاطفی و حقوقی خود نیست یعنی هیچکس مسئول خود و اعمال و موجودیت و هویت خودش نیست همه بی خود و دیوانه اند. اینهمه جنون های رنگارنگ و نو به نو و اینهمه امراض جسمانی و روانی و اینهمه جنایات حیرت آور و بدیع و این همه بن بست ها و لاعلاجی ها و تباهی ها و فروپاشی ها ناشی از چنین وضعی از بشر مدرن است که هیچ کس خودش نیست و نمی خواهد باشد و همان تلاش صوری در تظاهر به ادعاها و فطرت ها و هویت های طبیعی و غریزی هم که در قرون و اعصار جریان داشت از میان رفته است و بلکه هر کسی در خصومت آشکار با آنچه که فطرتاً و غریزتاً هست و با آن به دنیا آمده است که اساس آن نامردی مردان و نازنی زنان است و این عقیم شدگی هویت و روان ژنتیکی و غریزی است. انسان مدرن، انسان عقیم و ضد خویشتن خویش است و انسانی خود برانداز و خصم وجود خویش است، انسانی کافر که خصم خلقت خویش است.

 

 از کتاب مقالات عرفانی ( من و حوا) ص 117

 

79 کتاب صوتی (1) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (2) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (3) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (4) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (5) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (6) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (7) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (8) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (9) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (10) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (11) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (12) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (13) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79 کتاب صوتی (14) من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

79-  کتاب من و حوّا (مجموعه مقالات عرفانی) - ۱۳۸۷ (Theosophical Journals)

دانلود رایگان کتاب های صوتی و متنی استاد علی اکبر خانجانی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net 

نشانی تلگرام: khodshenasi4@

 

 نشانی آپارات : aparat.com/bihamta95

حق الیقین - 2000حکمت - 5

۲۷ بازديد

حق الیقین - 2000حکمت

1113- یأس تو از امید توست. این امید است که تو را مأیوس می کند.

 

1132- آنکه معتقد است که علوم و فنون غرب خوب است ولی افسوس اخلاق غرب فاسد است مثل اینست که می گوید: اخلاق انبیاء و اولیاء خوب است ولی افسوس که جاهلند و مرتجع.

 

1138- آنکه دوست خود را فروخت برای تبرئه این خیانت به او بدترین تهمت ها را هم می زند.

1166- با هر که جدل می کنی به او عمل می کنی.

 

1213- آنکه به قصد بهشت به دین عمل می کند در جهنم است و به سوی جهنمی وحشتناکتر می رود.

1259- شدیدترین خرافات امروزه لباس علم و هنر بر تن کرده اند.

 

1315- امروزه آنکه از رادیو و تلویزیون و مطبوعات و اخبار همه کانالهای ارتباط جمعی قطع رابطه نکند نمی تواند با وجود خویش و با خدا رابطه ای برقرار نماید.

 

1353- اگر بود و نبود تو در جهان هیچ فرقی به حال جهان ندارد که ندارد پس تو نیستی.

1360- در دو موقع خموشی واجب است: به هنگامی که احساس حقارت می کنی و یا احساس برتری می کنی.

 

از کتاب حق الیقین (2000 حکمت) تألیف استاد علی اکبر خانجانی

 

@khodshenasi4

nooreomid.net

 

 

راه نجات کشور از بحران

۳۳ بازديد
چرا آیةالکرسی تنها راه نجات از بحران است؟
 
"هرگاه که در محاصره فتنه ها قرار گرفتید به قرآن رجوع کنید" رسول اکرم- 
 
اجبار در دین در طی چند نسل موجب رویگردانی مردم از نظام و نیز رویکردشان به دشمن بوده است یعنی اراده دشمن تا قلب نظام رسوخ کرده است و لذا با یک اشاره رئیس جمهور آمریکا بطرزی طلسم گونه کل ساختار اقتصادی و سیاسی نظام به سوی فروپاشی می رود. پس با رفع این جبر دینی می‌توان حضور نامرئی دشمن را در بطن نظام دفع نمود. زیرا اکراه در دین راه نفوذ کفر و طاغوت در نفس جامعه است. اینست راز حیرانی دولت مردان در فهم این بحران. 
 
آیا اینک می بینید که چرا کلام ترامپ در قلب نظام ما خلاقتر از کلام رئیس جمهور ایران است؟ اگر این معنا را دریابیم به شاه کلید حل همه بحران‌های موجود دست یافته ایم. و اینکه ملت و دولتی که همه بدبختی‌های خودش را بسوی دشمنانش فرافکنی میکند در حقیقت دشمنانش را ناجی خود می‌سازد: "خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر اینکه این قوم نفس خودش را تغییر دهد." قرآن کریم- ما چهل سال است که مشغول اصلاح و نجات بیگانگان و دشمنان خود بوده ایم و اینک می بینیم که خود عین دشمنیم با خودمان. گوئی که برای نجات بیگانگان انقلاب کرده بودیم نه برای اصلاح خودمان. اینست راز این واژگونسالاری مهلکی که به آن دچاریم و لذا دشمن را دوست گرفته ایم و دوستان انقلاب را دشمن نموده ایم در حصرها و حبس ها و تبعیدها. آیا وقت آن نرسیده که در چهل سالگی انقلاب که سن عقل و کمال است به خود آییم و الفبای اسلام و قرآن را هجی کنیم تا ببینیم که از مسلمانی نه تنها هیچ نداریم که گویی خصم آنیم. وقت آنست که به آخرین وصیت دکتر شریعتی عمل کنیم یعنی رجعت به قرآن و تشخیص کفر و ایمان. 
 
آنچه گفتیم بیان کل درد بود و تنها درمان قطعی آن. والسلام-
 
                            علی اکبر خانجانی

آخرالزمان و ظهور جمال مطلقه انسان

۶۸ بازديد

آخرالزمان

و بشر امروزه در عرصه این کمال کفرش قرار دارد که در تعبیر اسلامی همان آخرالزمان است یعنی غایت و پایان تاریخ. تاریخی که جز ظهور کفر و جهل و ستم بشر نبوده است یعنی تمدن! و این جمال کفر ذات انسان است که آشکار می شود. و وظیفه یک مؤمن اهل معرفت همانا درک حق این ظهور است و نه تکفیر آن. ظهور کفر که قابل تکفیر نیست بلکه حق است، حقی فراسوی خیر و شر ! حقی که شرک و نفاق را برمی اندازد و کل بشریت را جبراً به قلمرو ایمان محض می کشاند که آمادگی برای ظهور انسان کامل ( امام - ناجی ) می باشد که مظهر جمال پروردگار است، جمال مطلقه انسان : جمال روح : روح الله، خلیفه الله، بود - آ ! و این جمال معرفت محض است : جمال عرفانی ، عرفان جمالی !

 

استاد علی اکبر خانجانی 

کتاب " شناخت شناسی " ص ۱۲۱

روانشناسی و اخلاق

۴۶ بازديد

.

روانشناسی و اخلاق

 

می گویند که روانشناسی در قلمرو اخلاق و عواطف بشری رسالتی جز پوچ سازی و انھدام منطقی
ارزشھا و عواطف انسانی ندارد و به اصطلاح گند ھمه چیز را در می آورد . این ادعا به نوعی درست است
و به نوعی نادرست . روانشناسی مدرن اتفاقاً بطور ایدئولوژیک ( و نه علمی ) کاری جز تقدیس غرایز و
حتّی مفاسد اخلاقی ندارد و اینست که مدرنیزم و اخلاق مدرن بدون استفاده روزمره از مکاتب توجیھی
روانکاویھا قادر به ادامه حیات نیست . ولی آنچه که براستی گند اخلاقیات و عواطف قشری و قرار دادی و
سنتی را در می آورد معرفت نفس است که بر پایه اصول اخلاق الھی به انسان نظر می کند و نسبیّت
ھای ارزشی را در مقابل مطلق قرار داده و لذا ھمه عواطف و ارزشھای عرفی را پوچ می کند . ولی این
پوچ سازی امری خلاق و امیدوار کننده و محرک بسوی اخلاقی برتر و عمیق تر و خالص تر و عارفانه است و
این ھمان تبدیل ارزشھای عرفی به حقایق و اسرار عرفانی است : عرفانی کردن عرف ! که یکی از
رسالتھای نشریه ماست . بی تردید برای حصول اخلاقی خلاق و عاطفه ای عمیق و پویا لازم است که
اخلاق پوسیده و ریائی و عواطف غریزی و جانوری کالبد شکافی شود تا امراض و آفتھایش دفع گردد تا
صدقی عارفانه و محبتی جاودانه ممکن گردد تا در گذار حوادث و بحرانھای ھویتی این دوران و طوفانھای
نیھیلیستی روح انسانیت از میان نرود و با فروپاشی ارزشھای سنتی ، بنیاد اخلاق و معنویت برکنده
نشود. انسان مدرن در شرایطی بسر می برد که اگر ھر روزه مترصد کشف معنائی برتر و ذاتی تر نباشد
ھر آن محکوم به پوچی وتباھی و خود - براندازی است . و جز بواسطه معرفت نفس نمی توان از تباھی

روانکاوی مدرن نجات یافت .

 

از کتاب" دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 126

فلسفه اخلاق نسبی

۴۵ بازديد

فلسفه اخلاق نسبی

مجموعۀ سخنان علی ( ع) و احادیث نبوی و ائمه اطھار کاملترین وعالیترین کتاب اخلاق و حکمت

اخلاقی و عرفان اخلاقی در کل تاریخ بشر است و برتر از این مکتبی در اخلاق ممکن نمی آید .

ولی متأسفانه نگاه علما و فقھای اسلامی به این احادیث بسیار ضعیف و سطحی واکثراً مذبذب و

مشرکانه بوده است الا اندک عارفان و حکیمانی که آنھم به استعاره و مثال حق این حکمت ھا را

کمابیش شرح داده اند مثل مثنوی مولوی. که آنھم مورد تکفیر اکثر علما و فقھا در طول تاریخ بوده

است . و امروزه ھم که از قلمرو تکفیر قدیم خارج شده وارد عرصه حکمت اخلاقی و اخلاق عملی ما

نشده بلکه تماماً به بازیھای ھنری و کلامی و مدرسه ای گرفتار آمده و نوعی مشغله گشته است .

فقھا و مفسرین اخلاقی ما یا به سراغ احادیث نمی روند و یا اگر ھم می روند بسراغ مشکوکترین و

جعلی ترینش می روند تا بشود از آن در جھت حلال کردن حرام بھره برد . و آنگاه ھم که بسراغ

احادیث محکم می روند قصد دارند تا استحکام یک حکمت اخلاقی را بشکنند و آنرا نسبی نمایند و

استثنائی پدید آورند . مثل استثناھائی که دربارۀ صدق بوجود آمده استکه : صدق امری واجب است

الّا در مواردی که ...... و یا : تجسس حرام است الّا در مواردی که ........ و یا : دروغگوئی حرام است الا

در مواردیکه ......... این موارد استثناء به آسانی کل اصول و محکمات اخلاقی را نابود میکند زیرا ھر

کسی قادر است که حرام خود را در این استثناھا جای دھد و حلالش نماید . نسبی نمودن اخلاق

بزرگترین خیانت و انحراف و ارتداد مشرکانه ای است که در تفاسیر فقھی بر دامن اسلام نشسته و

بنیاد عقل اخلاقی و فضایل انسانی را بر کنده و حکمت اسلامی را نابود ساخته است و لذا فلسفه

یونانی بر جای آن نشسته است .

یکی از اھداف و تلاشھای ما در این نشریه احیای حکمت اسلامی و رویکرد به مبانی و اصول و

محکمات اخلاقی و معارف قرآنی است . نسبی ساختن مبانی اخلاق روش ابلیس در براندازی اخلاق

است . قیاس نمودن اصول اخلاق عملی مکتب ابلیس در لباس دین است که از بنی اسرائیل آغاز

شده و تا عمق اسلام نفوذ کرده است .

و بدینگونه است که از پس ھر حکم اخلاقی یک ولی ، امّا ، بشرط ، اگر و مگر آمده و آن اصل را از

حیث انتفاع ساقط نموده است : و لذا کل حکمت اخلاقی بدینگونه در آمده است : صدق خوب است

ولی افسوس که عملی نیست ..... دروغگوئی حرام است مگر اینکه جان مؤمنی را به خطر اندازد و

..... این منطق فراموش کرده است که حتّی جان مؤمن ترین و عزیزترین انسان یعنی رسول خدا ھم

نمی توانست به ابوبکر اجازه دروغگوئی بدھد . و بدینگونه است که دروغ مصلحتی پدید آمده و صدق

را بکلی نابود ساخته است .

فقه و اخلاق نسبی و تفسیری ھمواره محصول دستگاه ھای جور و کفر بوده است تا فساد را برای

حاکمان حلال سازد . فقه و اخلاق نسبی بزرگترین علت رکود و مرگ فقه اسلامی در تاریخ است .

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد اول ص 103

روانشناسی و اخلاق

۷۴ بازديد

.

روانشناسی و اخلاق

 

می گویند که روانشناسی در قلمرو اخلاق و عواطف بشری رسالتی جز پوچ سازی و انھدام منطقی
ارزشھا و عواطف انسانی ندارد و به اصطلاح گند ھمه چیز را در می آورد . این ادعا به نوعی درست است
و به نوعی نادرست . روانشناسی مدرن اتفاقاً بطور ایدئولوژیک ( و نه علمی ) کاری جز تقدیس غرایز و
حتّی مفاسد اخلاقی ندارد و اینست که مدرنیزم و اخلاق مدرن بدون استفاده روزمره از مکاتب توجیھی
روانکاویھا قادر به ادامه حیات نیست . ولی آنچه که براستی گند اخلاقیات و عواطف قشری و قرار دادی و
سنتی را در می آورد معرفت نفس است که بر پایه اصول اخلاق الھی به انسان نظر می کند و نسبیّت
ھای ارزشی را در مقابل مطلق قرار داده و لذا ھمه عواطف و ارزشھای عرفی را پوچ می کند . ولی این
پوچ سازی امری خلاق و امیدوار کننده و محرک بسوی اخلاقی برتر و عمیق تر و خالص تر و عارفانه است و
این ھمان تبدیل ارزشھای عرفی به حقایق و اسرار عرفانی است : عرفانی کردن عرف ! که یکی از
رسالتھای نشریه ماست . بی تردید برای حصول اخلاقی خلاق و عاطفه ای عمیق و پویا لازم است که
اخلاق پوسیده و ریائی و عواطف غریزی و جانوری کالبد شکافی شود تا امراض و آفتھایش دفع گردد تا
صدقی عارفانه و محبتی جاودانه ممکن گردد تا در گذار حوادث و بحرانھای ھویتی این دوران و طوفانھای
نیھیلیستی روح انسانیت از میان نرود و با فروپاشی ارزشھای سنتی ، بنیاد اخلاق و معنویت برکنده
نشود. انسان مدرن در شرایطی بسر می برد که اگر ھر روزه مترصد کشف معنائی برتر و ذاتی تر نباشد
ھر آن محکوم به پوچی وتباھی و خود - براندازی است . و جز بواسطه معرفت نفس نمی توان از تباھی

روانکاوی مدرن نجات یافت .

 

از کتاب" دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 126

نقش هنرها در زندگی

۱۶۸ بازديد

نقش هنرها در زندگی

انسان مدرن به لحاظی انسان اھل ھنر است و با ھنرھا زندگی می کند و با آن رابطه مستمری دارد که

مھمترین این ھنرھا موسیقی و سینماست که امروزه بصورت تلویزیون در خانه ھاست. و کم نیستند خانه

ھائی که در آن تلویزیون فقط به ھنگام خواب، خاموش است . ھنر مدرن بر جای فکر و ذکر و عبادات

نشسته است. آیا اینھمه حضور و دخالت ھنرھا در زندگی انسان مدرن براستی حیات و عمل و اندیشه و

احساسات او را ھم ھنری و لطیف و خلاق نموده است؟ ولی عملاً شاھدیم که ھرچه که گرایش به

موسیقی و فیلم شدیدتر است خشونت و شقاوت و مصرف پرستی و عقیم شده گی فکری و عملی ھم

شدیدتر است حتی خود جماعت اھل ھنر و تولید کنندگان ھنری از سائر مردمان در زندگی واقعی خود

بی ھنرتر و دست و پا چلفتی تر و مصرفی ترند و در رفتار ھم خودخواه تر و جنون آمیز تر عمل می کنند

ھر چند که این خشونت و شقاوت عموماً ظاھری ملوس دارد ولی در سر بزنگاھھا بناگاه مبدل به اشد

جنون و جنایت می شود. به ھمین دلیل این جماعت زندگی فاجعه آمیزتری دارند و به عواقبی بس مبتذل

و فضاحت بار می انجامد.

این تناقض عظیم به چه معنائی است؟ آنتونی کوئین یکی از سلاطین جھان ھنر در اعترافاتش می گوید

که در زندگی پس پرده خود تا چه حدی مواجه با حیاتی عقیم و شقی و بیروح بوده است و در اواخر

عمرش جز حسرت و پوچی حاصلی نداشته است . انسان مدرن تلاش کرده که ھنر را بجای اخلاق و

مذھب بنشاند و اینست راز واژگونسالاری ھنرمندان مدرن.

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 159