خودفراموشی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

ای فرزند آدم و حوا

۳۶ بازديد
ای فرزند آدم و حوا
 
آنگاه که نمی دانی راست می گویی و آنگاه که می دانی ریا می کنی. آنگاه که می توانی میگویی نمیدانم و آنگاه که می دانی می گویی نمی توانم. آنگاه که عالمی خود را به دیوانگی می زنی و آنگاه که دیوانه ای خود را عالم می خوانی.آنگاه که آسوده ای تظاهر به ناراحتی می کنی و آنگاه که رنجوری تظاهر به سلامت می نمایی. آنگاه که غنی هستی گدایی می کنی و آنگاه که گدا شدی ادای ثروتمندان را می نمایی. آیا تو هرگز نمی خواهی خودت باشی؟
 
 
 
ای فرزند آدم و حوا
 
تو در برهوتِ بازی و نمایش میل به فراموشی خود کرده ای! بدان که بیخود کرده ای . تو نمی توانی. تو نمی توانی . تو نمی توانی . هرگز.!
 
 
 
ای فرزند آدم و حوا
 
تو در برهوت مخدر و مسکن میل به نابودی خود کرده ای ! بدان که بیخود کرده ای.تو نمی توانی. تو نمی توانی . تو نمی توانی. هرگز!
 
 
 
ای فرزند آدم و حوا
 
تودر برهوت ماشین و کامپیوتر گمان آسایش کرده ای! بدان که بیخود کرده ای. تو در ناراحتی عذابهای نو به نو فرو میروی و حتی خیال آسایش را هم از یاد می بری. تو هر گز نمی توانی که در غیر من ، آسوده شوی.
 
استاد علی اکبر خانجانی
 
کتاب جانشین خدا
 
t.me/eshghvaerfan2

فلسفه خود تخدیری

۷۵ بازديد

فلسفه خود تخدیری

آدمی ذاتاً در عطش مدھوشی و مستی و بیخودی است چرا که در عوالم ھوشیاری نیز جز بیخودی و

جنون و دوگانگی در خود نمی بیند و لذا تلاش برای مدھوشی به مثابه فرار از مشاھده بیخودی خویشتن

است و این یک بی خودی اندر بیخودی دیگر است و اینجاست که ارزش معرفت نفس ھویداست و نیز

سختی و تلخی بخود – آئی ! مردم عامی بھر وسیله ای مشغول تخدیر و بیھوش سازی خویشند و حتی

مذھب را که ھمان گوھره بخود آئی بشر است تبدیل به ابزاری برای تخدیر خود می کنند و لذا تخدیر

مذھبی، پیچیده ترین فریبھاست. آنچه که در عامه مردمان، لذت نامیده می شود اعمال و حالات بیھوشی

است. آنچه که عادت و عادی سازی امور نامیده می شود نیز قانون مدھوشی در روزمره گی می باشد

که مستلزم تکرار و شتاب است. آنچه که موجب رنج بشر است رویاروئی با تناقضات و تضادھای وجود و

زندگی خویشتن است و لذا در چنین مواقعی نیازمند مسکن ھا و مخدرھای قوی تر است. و گریز بشر از

خودشناسی نیز گریز از این دوگانگیھا و تضادھا و خودفریبی ھا است زیرا انسان در نخستین رویاروئی با

خود جز دروغ و تضاد نمی بیند ولی پس از عبور از این طبقه از نفس بتدریج به قلمرو یگانگی میرسد که

موجب مستی و لذت عرفانی می شود ولی بندرت کسی به این وادی می رسد. پس انسان ذاتاً در

عطش یگانگی است.

 

از کتاب " دایر ه المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 120