زشتی و زیبائی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

حق الیقین (2000حکمت) - 10

۴۷ بازديد

حق الیقین (2000حکمت) 

1935- کبیره بودن برخی از گناهان به میزان شدت عذاب و رنج حاصل از ارتکاب آنست و نیز به میزان رحمت و رفعتِ حاصل از توبه آن.

1941- نهایتاً این انسان مومن اهل معرفت است که باید قدر کافران و منافقان را هم بداند زیرا آنان قدر خویش را نمی شناسند.

 

1945- کسی که قلباً می خواهد عاشق کسی شود عاشق اوست.

1947- مومن بودن، نفرت قلبی از کافران نیست.

 

1953- تا از چیزی نفع یا ضرر می بری از حقیقت آن غافلی.

1957- انسان حتی در اوج بدکاری اش نیز سعی دارد که تبهکاری خوب باشد.

 

1962- هر نوع وراثتی اعم ژنتیکی و تاریخی و جغرافیائی و اجتماعی و اقتصادی و تربیتی و فرهنگی و غیره هیچ اثری در سرنوشت نهائی یک فرد ندارد.

1968- هر چه را که بد می دانی نمی فهمی. خوب فهم کن تا خوب بدانی.

 

1974- هر منافقی یک روزی طعم ایمان را چشیده است و همین است راز عذاب مضاعف او نسبت به کافران و راز خسرالدنیا و آخرت شدن او.

1989- کافر از زشتی ها لذت می برد و از زیبائیها اندوهگین می شود و مومن به عکس. ولی مخلص از زشتی و زیبائی به یک میزان لذت می برد و اندوهگین می شود.

 

از کتاب حق الیقین تألیف استاد علی اکبر خانجانی

نشانی تلگرام: khodshenasi4

دانلود همه کتاب ها(متنی و صوتی ) از سایت : nooreomid.net

فلسفه احساس گناه

۸۴ بازديد

فلسفه احساس گناه

 

احساس گناه ، احساس زشتی در قبال زیبایی است احساس بدی در حضور خوبی ، احساس مرگ در برابر زندگی

و احساس نابودی در قبال ھستی است . پس احساس گناه برخاسته از اراده به زیبا شدن ، خوب بودن ، پاک و

زنده و جاودانه بودن است . پس احساس گناه عامل رشد و تکامل است و منشأ تعالی انسان می باشد . آنکه این

احساس را ندارد نیست و نمی داند که نیست به ھمین دلیل احساس گناه در وجود پاکان و اولیای خدا به

شدیدترین وجھی خود نمایی می کند . احساس گناه ھمان منشأ ف فری خود- آگاھی در انسان است و ھمان معنای

بصیرت و بستر معرفت نفس است . و کسی که این احساس را ندارد ھنوز در عرصه حیات انسانی وارد نشده

است . احساس گناه ھمانا حضور در مقابل خداست که مظھر نیکی و قدرت و پاکی و حیات و ھستی است . آنکه

بیشتر خدا را در ذاتش احساس و درک می کند شدیدتر احساس خطا و گناه می کند و شدیدتر در عطش کمال و

جاودانگی است و ھمین عطش عرصه انسان شدن و ھستی یافتن است تا آنگاه که خودیّت حقیر و عدمی انسان

به ذات خداوند ملحق می گردد و اینجاست که احساس خطا و گناه بر می خیزد و دوئیت از میان می رود و انسان

جانشین خدا می گردد .

آنکه خود را خوب و برحق و منزه از ھر خطا و گناه می بیند اصلاً نمی بیند . پس آنکه احساس خطا و جھل و

تباھی را در خود مخفی می دارد در واقع مشغول نابود سازی روح خویشتن و کور کردن چشم حق در ذات

خویشتن است و این است که کفر به معنای نداشتن احساس گناه عین جاھلیت عرصه جانوری بشر است . این

است که خداوند در قرآن می فرماید که کافران در ھر آنچه که میکند کمترین تردیدی ندارند . احساس گناه نشانه

به خود - آیی و دال بر حضور روح و نقطه وجود در انسان است و انسان از این منظر است که عدمیّت خود را

می بیند و طالب وجود می شود . و این است که علی (ع) می فرماید: « آنکه خود را نشناخت نابود است » زیرا

آنکه خود را می بیند و درک می کند جز احساس نقص و خطا ندارد و ھمین احساس منشأ خلقت انسانی بشر

است .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 119