بی قراری

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

من و حوا

۵۳ بازديد

من و حوا

این سرگذشتی که برای شما تعریف می کنم از جنس داستانهای عاشقانه ای همچون لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد و یا رمئو و ژولیت نیست هر چند که بی شباهت به این داستانها هم نیست. تفاوتش یکی در این است که داستان من کاملاً واقعی است و دیگر اینکه ناقلش یک راوی و شاهدی بیگانه نیست بلکه خود منم که نامم آدم است و یکطرف این رابطه ام.

من بارها به دنیا آمده، عاشق شده، زندگی کرده ام و مرده ام. نخستین باری که بدنیا آمدم حدود هفت هزار سال پیش بود در جنگلهای جنوب هندوستان....

 

واقعه از این قرار بود که شبی در نژادم بودم و نیمه شب دچار احساس بی قراری شدم و از آشیانه ام بیرون رفتم و در گوشه ای پناه گرفتم. احساس می کردم قلبم از سینه ام در حال خروج است و جانم در حال فوران است....

 

استاد علی اکبر خانجانی

کتاب " من و حوا"

 

https://t.me/zanashooee2

 

https://t.me/zanashooee2/153

کفرچیست؟

۵۱ بازديد

کفرچیست؟

طبق معارف قرآنی و سنّت انبیاء و اولیای خدا ، کفر لزوماً نمازخواندن نیست ، حرفھای دینی نزدن و خدایا

خدایا نگفتن نیست ، به روضه و مسجد نرفتن نیست ، خیرات ندادن و.... نیست.

خداوند در کتابش مؤمنان را امر به اقامه صلواة می کند پس معلوم است که قبلاً اقامه صلواة نمی کرده

اند . و نیز اینکه نمازگزاران عادتی و ریائی را دشمن دین می خواند و خیرات نمودن و مساجد ساختن و آب

و جارو نمودن بدون اطاعت رسول را نشانه نفاق و مستحق عذاب می خواند و از جمله نشانه ھای نفاق را

سخنان دینی و زیبا می خواند که جلب نظر مردم کند تا آنان را بفریبد.

کفر در وادی عمل مشخص می شود ھمینطور ایمان.

کافر کسی است که متکبر است و واقعیت ھا را کتمان و یا نھان می کند . دروغگوست، بیدلیل به دیگران

تھمت می زند ، ادب ندارد تاب سخن انتقاد آمیز را ندارد ، نصیحت ناپذیر است ، چاپلوس است . و عاشق

چاپلوسان . برای خود وظیفه ای نمی شناسد و اگر کاری کند تماماً احساس ایثار و منّت و برای بدام

انداختن دیگران و توقعات ناحق است . از عاقلان و پاکان فراری و بیزار است . تقوا و محبت را ریاکاری می

خواند و وقاحت و بولھوسی را صداقت می نامد . لحظه ای آرام و قرار ندارد و غرق در اشتغال و یا عیاشی

است . از تنھائی چون مرگ می ھراسد . از فقرا بیزار است و تکبّر می کند و در مقابل ظالمان متواضع

است . و دین و معرفت را فقط برای امور اقتصادی و حیثیتی و ریاست و فخرفروشی و فریبکاری میخواھد .

چشم دیدن آرامش و عزت خود را ندارد و حتی نسبت به خود و خانواده اش بخل دارد و چشم دیدن آرامش

و عزت خود را ندارد و مجذوب کسانی است که او را خوار و خفیف می کنند . کافر منکر نیازھای غریزی

خویشتن است و آنھا را خوار می دارد و کتمان می کند و لذا به گناه مبتلا می گردد . کافر منکر است، منکر

ھر چه واقعیت بخصوص واقعیت وجود خویشتن . کافر نسبت به خودش کور است و در جھان اوھام

و آرزوھا و تصورات واھی زیست می کند . کافر در مراتبی از جنون است و آداب دینی موجب رشد این جنون

و رسوائی می شود.

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 73