خودفریبی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

خود-فروشی

۳۴ بازديد

خود-فروشی

1143- خودفروشی با خود-فریبی آغاز می شود.

1144- هر کاری که در آن رضایت مشرکی مدنظر باشد به خود-فروشی می انجامد.

1145- برخی از جلوه های خود-فروشی اینها هستند: چاپلوسی، خود-ستائی، خود-نمائی در قالب سخن گفتن یا به صورت جسمانی، دروغگوئی و مبادله و فروش علم و آگاهی ای که متعلق به تو نباشد.

1146- آنکه عنصری از هویت درونی خویش مانند عواطف، اعتقادات، تعهدها، عقل، عشق، ایمان و علم و امثالهم را آگاهانه نادیده بگیرد و بر خلافش عمل کند تا یک نفع مادی یا معنوی بیرونی کسب نماید دچار خود-فروشی شده است. و این آغاز کفر است یعنی آغاز انکار نمودن حقیقتی از وجود خویش.

1147- در میان یک تمدن کافرانه، روابط اجتماعی جز بر اساس خود-فروشی به وجود نمی آید.

1148-آنکه خود را می فروشد دیگران را ارزان تر و راحت تر می فروشد.

1150- کافران بدیهای خود را انکار نموده و به گردن دیگران می اندازند و محسنات خویش را هم به دیگران می فروشند. اینست که کافر بی هویت و پوچ است.

 

از کتاب حق الیقین(2000حکمت) تألیف استاد علی اکبر خانجانی 

@khodshenasi4 

حماقت و خود - فریبی در آخرالزمان

۵۰ بازديد
حماقت و خود - فریبی در آخرالزمان 
 
حماقت به عنوان خود - فریبی یک واقعه بغایت لطیف و حیرت آور و مالیخولیائی است و به مثابه آخرین تلاش ذاتی انسان برای ادامه زندگی در مراحلی است که حقیقت بیرحمانه رخ می نماید. بطور مثال یکی از مواقعی که اشد خود - فریبی ها بصورت یک جریان اجتماعی پدیدار می شود موقع بروز انقلابات است و یا وقوع فجایع طبیعی و یا ظهور یک انسان بر حق مثل پیامبر یا عارفی. در این مواقع خود - فریبی ( حماقت ) بصورت یک ناجی نامرئی به داد عوام می رسد تاادامه زندگی را ممکن سازد. ولی خطر که گذشت آن جادو از بین می رود و بالاخره سیمای واقعی حقیقت در مقابل نگاه مردم عریان می شود و مجبور به تصدیق شده و قابل پذیرش می شود. به همین دلیل اکثر مردم همواره مرده پرست و مرتجع هستند و این امری اجتناب ناپذیر می شود. ولی امروزه که عرصه آخرالزمان به معنای ظهور بلاوقفه حقیقت می باشد مردم مجالی برای خود - فریبی به سبک سنتی ندارند و لذا به داروها و مخدرات پناه می برند و نیز خودکشی ها و جنونها و جنایت ها رخ می نماید. و این بدان معناست که خود - فریبی مستمراً ناممکن تر می شود.
 
استاد علی اکبر خانجانی
 
کتاب شناخت شناسی ص ۵۹

خودشناسی گناه (فلسفه گناه)

۷۰ بازديد

خودشناسی گناه (فلسفه گناه)

گناه و پلیدی در عرصه تعریف بکلی متفاوت است از عرصه عمل خویشتن . یعنی ھر آنچه را که ھر کسی

در نفس عمل خود به حساب بزرگواری و قداست و ایثار و عظمت خود می آورد اتفاقاً ھمان گناھان و

پلیدی نفس اوست یعنی درست آنجائی که خود را کاملاً به لحاظ ذھنی حق بجانب می داند. اگر چنین

نبود اصلاً امری بنام خودفریبی و شیطنت و غرور معنا نمی داشت و آدمی برای تربیت و تزکیه نفس خود

به ھیچ استاد و مرادی و امامی نیاز نمی داشت زیرا ھمه آدمھا طبق وراثت فرھنگی و آموزه ھای

اخلاقی فرق نیک و بد را می دانند و ھمین دانائی کفایت می کرد.

آدمی تا گناھان را برای ذھن خود توجیه وتقدیس نکند مرتکب آنھا نمی شود و به آنھا ادامه نمی دھد .

آنچه را که ھر کسی در ذھن خود مترادف مظلومیت خود می داند دقیقاً ھمان ظالمیت اوست. آنچه را که

ایثار خود می خواند ھمان تجاوز اوست.

و آنچه را که ناحقی دیگران نسبت بخود می خواند حق اوست. و آنچه را که عقل و ایمان خود می پندارد

جھل و کفر اوست و........ اگر چنین نبود اینک قرنھا بود که زمین مبدل به بھشت موعود شده بود زیرا

ھمه طبق تعریف و آموزه ھای دینی فرق گناه وصواب و راست و دروغ و باید و نباید را می دانند.

اگر چنین نبود اصلاً امر به خودشناسی مسئله ای مھمل می بود. آنچه که گناه نامیده می شود ھمان

چیزی است که ھر کسی در ذھنش آنرا « من » می نامد. و این « من » کارخانه تبدیل گناه به صواب و دروغ

به راست است. و لذا خودشناسی تماماً فریب شناسی است.

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 79