خودکشی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

تصمیم به خودکشی

۴ بازديد

خودکشی
2- وقتی یک نفر دست به کشتن خود یا دیگران می زند و یا به عمد به تخدیر روان خود می پردازد و یا دست بکاری می زند که می داند مرگش را بهمراه دارد در حقیقت دیگر زندگی را قابل زیستن نمی داند. حال این پاسخ منفی به زندگی یا دارای توجیهات اخروی و مذهبی هم هست و یا نیست. ولی تجربه نشان می دهد که کسی که تصمیم به خودکشی دارد فقط به امید حیات پس از مرگ می تواند انتحار کند حتی زندگی دوزخی پس از مرگ! مطالعات روانشناختی در باره کسانی که دست به خودکشی زده اند ولی جان بدر برده اند این حقیقت را به اثبات رسانده است.

4- در حقیقت کسانی که دست به خودکشی می زنند از رحمت خدا در این دنیا مأیوس شده اند ولی به رحمت پس از مرگ امیدوارند وگرنه توان خودکشی نخواهند داشت این امری فطری و ذاتی است....

 

کتاب در جستجوی عقل، در جستجوی معنا

استاد علی اکبر خانجانی

 

172- کتاب صوتی (10) درجستجوی عقل – درجستجوی معنا -  ۱۳۹۴ (The concept of conception)

172- کتاب صوتی (11) درجستجوی عقل – درجستجوی معنا -  ۱۳۹۴ (The concept of conception)

172- کتاب صوتی (12) درجستجوی عقل – درجستجوی معنا -  ۱۳۹۴ (The concept of conception)

172- کتاب  درجستجوی عقل – درجستجوی معنا -  ۱۳۹۴ (The concept of conception)

دانلود رایگان همه کتاب های صوتی در سایت : https://www.khanjany.com
 https://www.nooreomid.net 

خودکشی

۳۴ بازديد

خودکشی

هرگز فقر و نداری و ورشکستگی و ناکامی و تنهائی و رسوائی جمعاً بخودی خود قادر نیست که انسانی را بخودکشی بکشاند. بدبختیها از هیچ نوعش نمی تواند علت خودکشی باشد بلکه می تواند توجیه و توضیح و بهانه منطقی خودکشی باشد و خود فردی که مرتکب این عمل می شود بخوبی می داند که اینها همه دروغ است و خودکشی اش علت دیگری دارد.

 

آنگاه که چه خوشبختی و موفقیت و چه بدبختی و ناکامی هیچ علت و معنا و انگیزه ای نداشته باشد خودکشی رخ مینماید. آنگاه که انسان جز خود خودش علتی برای آنچه که هست نیابد خودکشی بسیار آسان و ممکن میشود و کلاً جان بی ارزش می گردد و به بهانه ای از دست می رود.

 

خودکشی معلول احساس پوچی است. اکثر کسانی که خودکشی می کنند نه خیلی خوشبخت هستند و نه خیلی بدبخت. نه خیلی پولدار و نه خیلی فقیر. نه خیلی ناکامند و نه خیلی به کام رسیده.

خودکشی خاصل رویاروئی انسان با خودش می باشد بهر بهانه و وضعیتی. بدون تردید هرگز وضع خاصی موجب خودکشی نمی شود.

 

از کتاب فلسفه جهانی دین

54 کتاب صوتی (16) فلسفه جهانی ‌دین - ۱۳۸۴ (Universal Philosophy of Religion)

54-  کتاب فلسفه جهانی ‌دین - ۱۳۸۴ (Universal Philosophy of Religion)

همه کتاب های صوتی و متنی استاد علی اکبر خانجانی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net 

نشانی تلگرام: khodshenasi4@

 

 نشانی آپارات : aparat.com/bihamta95

یگانگی

۳۶ بازديد

یگانگی

0+1+31- عشق و عقل نمایشی کوتاه برای همسر است و نمایشی بس شاقه. لذا عمر زناشوئی ها بس کوتاه است الا اینکه هر دو دست از عشق و عقل بردارند و فاسق و دیوانه شوند ... اینست یگانگی!

 

0+1+32- بشر در طی هزاران سال نمایش عشق و عقل و وفا و وجدان بالاخره خسته و هلاک شد و تصمیم گرفت مدرن شود... اینست یگانگی!

0+1+34- هیچکس نمی تواند به موقعش حرفش را بزند زیرا زمان به آخر رسیده است لذا هیچکس حرفی نمی زند الا اینکه نادم می شود. و اینست که همه حرفها مسخره است و جز حرفهای مسخره (طنز) شنونده ای ندارد... اینست یگانگی!

 

0+1+37- هر عملی رسوا کننده خدا نبودن بشر است. بدین گونه خدا شناخته و معرفی می شود در بشر... اینست یگانگی!

0+1+42- کسی که خودکشی می کند کسی را سراغ دارد که می داند با این کارش او را دوست خواهد داشت ... اینست یگانگی!

 

0+1+33- آنکه یگانگی را فهم و تصدیق کند می تواند خودش را فهم و تصدیق کند و یگانه باشد در غیر اینصورت دوگانه است در هیکلی یگانه ... اینست یگانگی!

 

0+1+58- کسی که فنا را دوست نداشته باشد خدا را دوست ندارد و از خودش نیز بیگانه و بیزار است ... اینست یگانگی!

0+1+66- آنکه شاکی از هستی خویش است مریض (راضی شده) می شود تا راضی شود به نیستی خویش ... اینست یگانگی!

 

از کتاب یگانه تألیف استاد علی اکبر خانجانی

 

دانلود همه کتاب های استاد (متنی و صوتی ) از سایت : nooreomid.net

نشانی تلگرام: khodshenasi4@ 

حق الیقین - 2000 حکمت - 4

۳۴ بازديد

حق الیقین - 2000 حکمت 

918- آنچه که امروزه درویشی نامیده می شود ایدئولوژی سیاسیِ معتادان و قاچاقچیان مواد مخدر است.

923- اسلام یک اصل عملی بیشتر ندارد آن صدق است.

 

930- بدی خود را اقرار کن در نزد خوبتر از خودت تا خوب شوی.

938- نماز ریائی عذاب آورترین عمل برای منافقان است و این جزای نفاق در دین خداست.

 

943- اجبار در دین خدا بدترین ظلم است و بدترین فساد را به بار می آورد.

978- آنکه خودش را می کشد مأیوس است از رحمت خدا در دنیا و امیدوارست به رحمتش در آخرت.

 

1014- یکی از مصادیق ختم نبوت این است که دیگر هیچ حقیقتی به واسطه کلام قابل انتقال نیست.

1041- جاهل خود را خردمند می داند و عالم خود را جاهل می داند. آیا تعجب نمی کنید؟

 

1050- خود-شناسی چهار رکن دارد: ابلیس شناسی، پیامبرشناسی، دوست شناسی(ولایت) و خداشناسی.

1087- نمایش پرستی(تأتر، سینما، تلویزیون، ویدئو و ...) مظهر به قداست رسیدن ریا است.

 

از کتاب حق الیقین تألیف استاد علی اکبر خانجانی 

@khodshenasi4

nooreomid.net

احساس حقارت و غرور و تکبر

۳۶ بازديد

احساس حقارت، مقام خلافت اللهی انسان

62- به همین دلیل آنانکه بیشتر از خود نفرت دارند و احساس حقارت دارند بهمان میزان بخود می بالند و تکبر می ورزند و مغرورند. و این همان ترفند شیطان و شیطان زده گی بشر است. که اول بشر را از خودش بیگانه و بیزار و فراری و طرد می کند و سپس او را رنگ می کند و بخودش مغرور می کند و به پرستش چیزهائی از خودش می کشاند که از او نیستند. پرستش مدرک، لباس، دکوراسیون، خانه، ماشین و ...

64- بشر را از مقام خلافت اللهی اش خلع و بیگانه ساخته و به غیرپرستی و شی پرستی و مد پرستی می کشاند و او این چیزها را با خودش عوضی می گیرد: ماشین دارم، خانه دارم، مدرک دارم و ... پس هستم و این گمشدگی است و تحقق یک دروغ و فریب و امر مشتبه است که آدمی اشیای دیگر را با خودش عوضی گرفته است. آیا دروغ و فریب و هلاکتی واضح تر از این ممکن است؟ ...

از کتاب پدیده شناسی هویت انسانی استاد علی اکبر خانجانی ص 38

Nooreomid.net

t.me/khodshenasi4

عذاب یا بلا

۲۵ بازديد
عذاب یا بلا
 
۳۲۲- ضرب المثل معروف " خدا نزدیک بلا نزدیک " در رأس شعارهای منافقان قرار دارد و با این شعار می خواهند که عذابهای حاصل از ریاکاری هایشان در دین را به حساب تقرب به حق بگذارند و رسوائی خود را تطهیر نمایند. و خدواند در خطاب به این گروه می گوید: " اگر دوستان خدا هستید پس چرا خدا شما را اینقدر عذاب می کند. خدا با دوستانش بسیار مهربان و رئوف است." در فرهنگ قرآنی " بلی " به معنای امتحان است و به معنای بلی گغتن خدا به مؤمنان است و اجابت کردن دعای آنهاست تا آنها را ارتقاء و تعالی بخشد و این بکلی به غیر از عذاب است. می بینیم که منافقان در طول تاریخ کل معانی و حقایق قرآنی را مسخ و وارونه کرده اند و نعمتهای خدا را عذاب می نامند و عذابهای خدا را نعمت می خوانند. در چنین تناسخی روحانیت اسلامی نقش درجه اول را ایفا کرده است و مفسر و رهبر منافقان بوده است و ایدئولوژی نفاق را تدوین نموده است.
 
از کتاب حق و باطل استاد علی اکبر خانجانی
 
t.me/eshghvaerfan2

شناخت اعتیاد و آخرالزمان

۴۱ بازديد
آخرالزمان و اعتیاد:
 
 
 
۸۶- آخرالزمان بمعنای به آخر رسیدن زمان بشری است،عمر نفسانی بشر،عمر آرزوهای بشر،عمر کفر بشر،عمر دنیای بشر. اعتیاد تنها راه تحمل زندگی آخرالزمانی است برای بشری که حاضر به رویارویی و پذیرش هستی خویش و مسؤلیت این هستی نیست. 
 
۸۷- اعتیاد فلسفه انتظار مرگ است. اعتیاد، مرگ قبل از مرگ است و پوسیدن قبل از قبر است. اعتیاد، خودکشی آدمهای بزدل است.
 
۸۸- کسی که اعتیاد را نمی فهمد، دوران ما را نمی فهمد. کسی که معتاد را نمی فهمد، انسان مدرن را نمی فهمد.
 
از کتاب "فلسفه اعتیاد " استاد علی اکبر خانجانی ص۸
 
t.me/akharzzaman2

حماقت و خود - فریبی در آخرالزمان

۵۰ بازديد
حماقت و خود - فریبی در آخرالزمان 
 
حماقت به عنوان خود - فریبی یک واقعه بغایت لطیف و حیرت آور و مالیخولیائی است و به مثابه آخرین تلاش ذاتی انسان برای ادامه زندگی در مراحلی است که حقیقت بیرحمانه رخ می نماید. بطور مثال یکی از مواقعی که اشد خود - فریبی ها بصورت یک جریان اجتماعی پدیدار می شود موقع بروز انقلابات است و یا وقوع فجایع طبیعی و یا ظهور یک انسان بر حق مثل پیامبر یا عارفی. در این مواقع خود - فریبی ( حماقت ) بصورت یک ناجی نامرئی به داد عوام می رسد تاادامه زندگی را ممکن سازد. ولی خطر که گذشت آن جادو از بین می رود و بالاخره سیمای واقعی حقیقت در مقابل نگاه مردم عریان می شود و مجبور به تصدیق شده و قابل پذیرش می شود. به همین دلیل اکثر مردم همواره مرده پرست و مرتجع هستند و این امری اجتناب ناپذیر می شود. ولی امروزه که عرصه آخرالزمان به معنای ظهور بلاوقفه حقیقت می باشد مردم مجالی برای خود - فریبی به سبک سنتی ندارند و لذا به داروها و مخدرات پناه می برند و نیز خودکشی ها و جنونها و جنایت ها رخ می نماید. و این بدان معناست که خود - فریبی مستمراً ناممکن تر می شود.
 
استاد علی اکبر خانجانی
 
کتاب شناخت شناسی ص ۵۹

حس هستی

۸۴ بازديد

حس هستی

برای آدمی تنھا چیزی که احساس حیات و حسِّ ھستی پدید می آورد محبوبیّت است . ھمه کسانی که

روی به خودکشی ھا و مخدرات می کنند این حس را از دست داده و دیگر در دل کسی محبوب نیستند .

آنچه که ھویّت فردی نامیده می شود برخاسته از محبوبیّت است . کسی که لایق محبوب یک نفر نیست

چیزی نیست و بودن را در خود در نمی یابد و احساس نابودی و ھیچی می کند . این وضعیت در زنان

بصورت ھرزه گیھا و در مردان بصورت بزھکاریھا خودنمائی می کند . بنابراین ھر آنچه که تحت عنوان بی

ھویتی و تبھکاری و مفاسد اخلاقی وھرج و مرج در جامعه ای خودنمائی می کند حاصل فقدان محبت

است .

« من ھستم چون محبوب ھستم »: این تنھا تعریف از ھستی انسان و لایق انسان است که حقیقت

ھستی انسانی را بیان می کند . آنکه محبوب دلی نیست اصلاً نیست و برای جلب محبوبیت لااقل در نزد

یک نفر دست بھر کاری می زند حتّی روسپی گری و یا جنایت .

آنکه محبوب است ھست و آنکه ھست نیازی به اثبات خویشتن ندارد . زیرا ھمه تلاشھای مذبوحانه

بشری در جھت اثبات ھستی خویش است .

ھمه دروغھا ، فریب ھا ، جنونھا ، جنایت ھا ، اعتیاد ھا و مفاسد اخلاقی و اقتصادی و سیاسی معلول

فقدان محبت است .

ھمه ما نیازمند کسی ھستیم که ما را برای خودمان دوست بدارد در ھر وضعیتی .

کسی ھم ھست که از ارادۀ به محبوبیت بی نیاز باشد و خود مظھر دوست داشتن و عشق ورزیدن به

دیگران باشد ؟ حتی خداوند ھم مخلوقاتش را آفریده تا او را دوست بدارند و بپرستند و در غیر اینصورت

عذابشان می کند . آنکه ما را برای خودمان دوست بدارد و توقع محبت ھم نداشته باشد امام است .

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 189

فلسفۀ خود کشی »

۷۵ بازديد

فلسفۀ خود کشی »

 

به لحاظی عصر جدید را بایستی عصر خود – کشی نیز نامید ھمانطور که کل این تمدن را بایستی تمدنی
خود – بر انداز دانست زیرا دارای ذاتی کافرانه است و کفر به معنای انکار خویشتن است. لذا ھر کسی
که از اصول کافرانه این تمدن که دارای ماھیتی غربی است بیشتر پیروی کند زودتر به خود – کشی
میرسد. می دانیم که خود –کشی نیز مثل اکثر پدیده ھای این دوران از غرب آغاز شد .و بصورت فرھنگی
جھانی در آمد . در قرن بیستم حتی شاھد بروز فلسفه ھائی از اروپا ھستیم که توجیه و تقدیس خود –
کشی است .
می دانیم که به لحاظی ، ارسطو پیامبر غرب است و بسیاری از پیروان او مثل لوکرتیوس و از جمله خود
او مرتکب خود کشی شدند. در کشور ما نیز کسی چون صادق ھدایت به دام فلسفه نیھیلیستی سارتر و
کامو و کافکا افتاد و خود کشی کرد .
به لحاظ روانشناسی ، خود کشی حاصل غایت خود – پرستی و خود – محوری می باشد تا آنجا که
خودیّت فرد ھمچون دیوی به جانش می افتد و از صاحبش انتقام می ستاند. و به لحاظ معرفت دینی می
دانیم که کفر ھمان خود پرستی و منیّت افراطی می باشد. در واقع یک فرد خود – پرست بجای اینکه
« خود » و منیّت را در نفس و اعمال خود سر کوب و ادب نماید و آنرا تضعیف سازد و بکشد، تن خود را
بجای نفس خود اشتباه گرفته و به قتل می رساند. در حقیقت نفس او از تن او که قلمرو اعمال خود
پرستانه است انتقام می گیرد. تمدن مدرن قلمرو اصالت فردیّت و خود پرستی و آزادیھای بی قید و شرط

است و ھمین امر زمینۀ روانی خود کشی می باشد . خود کشی معلول آزادیھای بی قید و شرط است.

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 169