دیوانگی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

تنها راه خوشبختی

۳۲ بازديد
تنها راه انسان بودن و خوشبخت بودن
 
۵۷۶- هیچکس جز من نمی خواهد خوشبخت باشد. خوشبخت بودن لیاقت و جسارتی عظیم می طلبد.
 
۶۰۹- دیوانه کسی است که در خودش نگنجد. پس جز من همه دیوانه اند.
 
۶۲۵- بدبخت کسی است که دیگران را مسبب بدبختی خود می داند. اینست تعریفی که من از خوشبختی می کنم. این انسانی ترین تعریف از خوشبختی و بدبختی است.
 
۶۴۲- هیچکس تا به امروز اهمیت سرنوشت ساز " خود - شناسی " را همچون من واضح نکرده و راه و روش آن را ننموده است : خودشناسی به عنوان تنها راه انسان بودن، خوشبخت بودن، متعالی بودن و بودن.
 
۶۶۱- هر که از من بگریزد و یا به هر دلیلی حقایق مرا انکار نماید برای سقوط آزاد خویشتن آماده می شود. من حبل متین هستم. طناب خدا.آیا اهل " دار " هستید؟
 
۶۷۸- هر کاری که به خاطر دیگران باشد به خاطر شیطان است. آیا شیطان را شناختید؟ اسم مستعارش ایثار است.
 
۶۵- فتنه ای نیست الا در لباس ایثار و خدمت و محبت. و نیز خیانتی.
 
۷۰- من آن خطی هستم که راست را از دروغ جدا می کند : فرقان !
 
استاد علی اکبر خانجانی
 
 کتاب هستی بایستی
 
t.me/eshghvaerfan2

خوشبختی مدرن

۴۸ بازديد
خوشبختی مدرن
 
320_ آنچه که امروزه «خوشبختی» نامیده می شود امکانات بی خود کردن و دیوانه سازی خویشتن است. من این امکان را نابود کرده ام. به همین دلیل کل بشریت و تاریخ و تمدن معاصر جز من دشمنی نمی یابد. و با این حال دوست داشتنی ترین انسان همه دورانهایم.
 
استاد علی اکبر خانجانی 
 
کتاب هستی بایستی 

چرا کسی کمبود عقل ندارد؟

۶۴ بازديد

چرا کسی کمبود عقل ندارد؟

براستی که آدمی و خاصّه انسان مدرن جز کمبود پول ھیچ کمبود دیگری احساس نمی کند . برای این

سئوال دو جواب متضاد وجود دارد . یکی اینکه خداوند به ھمه آدمھا عقل کامل بخشیده است و لذا

ھیچکس احساس نقص در عقل ندارد . در اینصورت پس کاملاً مسئول حیات وھستی خویش است و باید

خوب و بد سرنوشت خود را به گردن بگیرد . و امّا پاسخ دوم اینست که چون اکثریت مردم احساس کمبود

عقل نمی کنند ھرگز بدنبال رشد عقلانی نمی روند وبه ھمین دلیل این ھمه بدبخت ھستند و جھان تبدیل

به دیوانه خانه شده است و ھیچ جائی برای عقلا نیست وعاقلان یا محکوم به مرگند و یا در انزوا و سکوت

زندگی می کنند و لذا عقل قاچاق ترین چیزھاست و عقلا نیز ھمچون بھلول باید تجاھل کنند تا زنده بمانند .

بنظر ما این ھر دو پاسخ به ظاھر متضاد درست است و به مثابه دو روی یک سکّه واقعیت بشری است .

خداوند به ھمه عقل کامل بخشیده و درست به ھمین دلیل از ھمه مأخذه می کند . ولی این عقل مثل

کالائی نقد و بیرونی نیست که قابل مصرف باشد و مثل غذا مواد حیاتی را تأمین کند ھر چند که بشر حتی

در امور تغذیه ھم جاھل تر از حیوانات است .

مسئله اینست که عقل مثل یک ذخیره و گنج نھان در گوھره وجود بشر است که بایستی کاویده و استخراج

شود . و اینست معنای این آیات که پس چرا در خود نظر نمی کنید ، چرا در خود تفکر نمی کنید و.... . این

دعوت به استخراج نور عقل است . عقل چیزی نیست که در مدرسه و بازار قابل اکتساب باشد . آنچه که

در مدرسه و کتاب کسب می شود اطلاعات و اخبار گذشتگان است و محصولات عقلانی آنھاست . آدمی با

مصرف میوه درختان ھرگز به بار نمی نشیند و میوه نمی دھد . عقل ھمان علم زیستن است و در مدرسه

علم گذشتگان (اموات) تحصیل می شود . عقل بواسطه خود –شناسی و تأملات درونی و دقت و تفکر در

احوال و امیال و اعمال و تناقضات خویشتن پیدا می شود . کارگاه عقلانیت بشر معرفت نفس است . بھمین

دلیل علی (ع) می گوید : کسی که خود را نمی شناسد ھیچ چیز را نمی شناسد . و این یعنی فقدان عقل

. بقول علی (ع) عقل وحکمت گمشده انسان است.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 94