تراژدی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

تراژدی کافی نیست

۴۲ بازديد

تراژدی کافی نیست

مقدمه مترجم

قبرستان آرامترین جای جهان است. در آنجا هیچ درد و آرزو و ناکامی و جنگی در میان نیست. حتی زنده هائی که به آنجا می روند نیز در آرامترین وضعیت قرار دارند و در کمال صلح ممکنه نسبت به یکدیگر بسر می برند. زیرا قبرستان مظهر وقوع غایت تراژدی انسان است و کمال تراژدی همان ختم تراژدی است و نیز ابدیت تراژدی. و در این مقام است که جدال و جنگ عاطفی و فکری و فیزیکی بین افراد و گروهها و تمدنها به پایان می رسد. این است که یاسپرس، معرفت تراژیک را مهمترین عامل رابطه و صلح و تفاهم میداند و نقصان در این معرفت را هم عامل تفرقه و جنگ می خواند.

تراژدی، خود عین نبرد است: نبرد بین انسان با خودش و با کل حیات و جهان هستی و با دیگر موجودات عالم مخصوصاً انسانها. نبردی که به مرگ و نیستی می انجامد و تراژدی را کامل و ختم می کند و مفهوم می سازد.

 

از کتاب تراژدی کافی نیست اثر کارل یاسپرس

33 کتاب صوتی (1) تراژدی کافی‌ نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) ۱۳۷۹ (Tragedy is Not Enough, Karl Jaspers)

33کتاب صوتی (2) تراژدی کافی‌ نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) ۱۳۷۹ (Tragedy is Not Enough, Karl Jaspers)

33کتاب صوتی (3) تراژدی کافی‌ نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) ۱۳۷۹ (Tragedy is Not Enough, Karl Jaspers)

33کتاب صوتی (4) تراژدی کافی‌ نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) ۱۳۷۹ (Tragedy is Not Enough, Karl Jaspers)

33کتاب صوتی (5) تراژدی کافی‌ نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) ۱۳۷۹ (Tragedy is Not Enough, Karl Jaspers)

33کتاب صوتی (6) تراژدی کافی‌ نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) ۱۳۷۹ (Tragedy is Not Enough, Karl Jaspers)

33کتاب تراژدی کافی‌ نیست (ترجمه اثری از کارل یاسپرس) ۱۳۷۹ (Tragedy is Not Enough, Karl Jaspers)

 

همه کتاب های صوتی و متنی استاد علی اکبر خانجانی در سایت :khanjany.com و nooreomid.net 

نشانی تلگرام: khodshenasi4@

 

 نشانی آپارات : aparat.com/bihamta95

حق آزادی بیان

۴۱ بازديد
برتر از جان
 
آن حقی که در انقلاب ۵۷ از نفس ناطقه مردم ایران قیام کرد حق آزادی بیان بود که آرمان مشترک همه افراد و گروه ها بود یعنی حق انسان بودن! و مردم ایران در آن قیام بر آستانه خلق جدید انسان قرار گرفتند که متأسفانه در همان نخستین سالها به دهها دلیل و بهانه مشروع و نامشروع این خلقت جدید سقط جنین شد و اینک یکبار دیگر مردم ایران نیازمند این حق شده اند که این حق یا به طریق مسالمت آمیز اعاده میگردد و یا بایستی در انتظار قیامتی باشیم که نشانه هایش از همه سو آشکار است و معلوم نیست که این کشور را به کجا می‌کشاند‌. زیرا حق آزادی بیان تنها و تنها حقی است که آدمی برایش از جان میگذرد زیرا سخن گفتن ذاتاً قدرتمندتر از جنبیدن است و لذا همه انقلابات چیزی جز قیام برای آزادی بیان نیستند. والسلام-
 
گفتاری از استاد علی اکبر خانجانی
 
khanjany.net
 
t.me/eshghvaerfan2

بهترین دوستان شهر بیکسی

۶۲ بازديد

بهترین دوستان شهر بیکسی

 

خداوند در قرآن به مؤمنانش وعده می دھد که دین را برای خدا خالص کنند ھر چند که تنھا و بیکس می
شوند ولی خداوند انبیا ءو شھداء و صدیقین را با آنان محشور می کند و اینان خوب رفیقانی ھستند . این
حشر با مخلصین است در حیات دنیا . این بدان معناست که آنھا زنده اند و مخلصان را تنھا نمی گذارند
و یاریشان می دھند .
به لحاظ معرفتی این واقعه حیرت آور بدان معناست که عالم وجود دارای درجات و طبقاتی است و ھر کس
بمیزان سعی در دین و معرفت و صدقش به لحاظ باطنی در مقامی ویژه از جھان قرار دارد و با ھمه اھالی
ھمان طبقه از جھان محشور است چه زنده و چه مرده.
مؤمنان از اھالی آخرت ھستند حتّی در ھمین دنیا . تن آنھا در این دنیا مشغول انجام وظیفه است
و مرارتھا می کشد ولی دل و جانشان در جھانی دگر اقامت دارد و با ھمطرازان خود ھمزیستی می کند .
تن آنھا محبوس در خاک است و لذا گفته شده که حیات دنیا حبس مؤمنان است . و این تن در این جھان به
غایت استضعاف می رود و فقیر و بیمار و بیکس می گردد و امتحانی بزرگ برای خلایق است. و اینانند خلفای
خدا و وارثان زمین.
ھرچند که بھترین دوست ھمنشین آدمی ، خداست . و خوشا بحال کسانی که با او زندگی می کنند
و ھمچون چوپان مولوی ، دستانش را می شویند و پاھایش را می مالند و موھایش را شانه می کنند . این
حدیث شام آخر مسیح ھست که گفت: یاران ، مرا به شما نیازی افتاده است تا پاھای شما را بشویم .
پاھایش را شست و آنگاه از صلیب بالا رفت تا رخسارش را نظاره کنند . در آنجا کمی معطل و منتظر ماند
و کم کم تردید آمد و گفت : پروردگارا چرا تنھایم نھادی پس کجائی ؟

و امّا بزرگترین تراژدی عرفانی اینست که یار در خانه دل باشد و محروم ز رویش.

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 183