آخرت

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

حق آزادی بیان

۴۲ بازديد
برتر از جان
 
آن حقی که در انقلاب ۵۷ از نفس ناطقه مردم ایران قیام کرد حق آزادی بیان بود که آرمان مشترک همه افراد و گروه ها بود یعنی حق انسان بودن! و مردم ایران در آن قیام بر آستانه خلق جدید انسان قرار گرفتند که متأسفانه در همان نخستین سالها به دهها دلیل و بهانه مشروع و نامشروع این خلقت جدید سقط جنین شد و اینک یکبار دیگر مردم ایران نیازمند این حق شده اند که این حق یا به طریق مسالمت آمیز اعاده میگردد و یا بایستی در انتظار قیامتی باشیم که نشانه هایش از همه سو آشکار است و معلوم نیست که این کشور را به کجا می‌کشاند‌. زیرا حق آزادی بیان تنها و تنها حقی است که آدمی برایش از جان میگذرد زیرا سخن گفتن ذاتاً قدرتمندتر از جنبیدن است و لذا همه انقلابات چیزی جز قیام برای آزادی بیان نیستند. والسلام-
 
گفتاری از استاد علی اکبر خانجانی
 
khanjany.net
 
t.me/eshghvaerfan2

جهنّم کجاست؟

۷۰ بازديد

جهنّم کجاست؟

در قرآن کریم آمده است که : دوزخ آشکار شد ! قبلاً نشانه ھای دوزخی این تمدن را خاصّه در قلمرو

صنعت نشان داده ایم .

حالا بسیاری می گویند که : اگر جھنّم ھمین است پس چندان ھم بد نیست و به عیش و حالش می ارزد

..... . در این تصور چند نکته قابل ذکر است . یکی اینکه براستی که خداوند ارحم الراحمین است و رحمتش

حتی بر دوزخ و اھلش جاریست و اگر لحظه ای عدلش محقق شود نسل بشر نابود میشود . یعنی عدالت

الھی نیز ھمواره تحت الشعاع رحمت اوست .

و امّا نکته دیگر اینست که دوزخ اخروی و پس از مرگ البته بسیار عظیم است و دیگر ھیچ عیشی در آن

نیست و نه امیدی.

بھشت و دوزخ در قلمرو حیات دنیا فقط چھره ای بسیار کمرنگ از بھشت و دوزخ آخرت است و لذا خداوند

می فرماید که ھر کسی که در این دنیا در رحمت و عزّت است در آخرت اجری بسیار برتر خواھد داشت

و ھر که در این دنیا در عذاب است نیز در آخرت عذابش بسیار عظیم تر است . تن آدمی ھمچون فیلتر یا حفاظ

و جوشنی است در مقابل حقایق اخروی . و لذا برداشت آدمی از بھشت و جھنم وجود در این دنیا بسیار

ناچیز است و فقط مشتی نمونه خروار می باشد .

آخرالزمان عرصه ظھور عالم غیب به عین است ، عرصه بروز متافیزیک در فیزیک . و نھایتاً آستانه تجلّی

جمال واحده حقّ .

و نیز اینکه تصدیق بھشت و جھنم در ھمین جھان به معنای انکار آن پس از مرگ نیست و بلکه به عکس .

ھر چه در این جھان ھست در جھان دگر بسیار شدیدتر وکاملتر خواھد بود .

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 41

بهترین دوستان شهر بیکسی

۶۲ بازديد

بهترین دوستان شهر بیکسی

 

خداوند در قرآن به مؤمنانش وعده می دھد که دین را برای خدا خالص کنند ھر چند که تنھا و بیکس می
شوند ولی خداوند انبیا ءو شھداء و صدیقین را با آنان محشور می کند و اینان خوب رفیقانی ھستند . این
حشر با مخلصین است در حیات دنیا . این بدان معناست که آنھا زنده اند و مخلصان را تنھا نمی گذارند
و یاریشان می دھند .
به لحاظ معرفتی این واقعه حیرت آور بدان معناست که عالم وجود دارای درجات و طبقاتی است و ھر کس
بمیزان سعی در دین و معرفت و صدقش به لحاظ باطنی در مقامی ویژه از جھان قرار دارد و با ھمه اھالی
ھمان طبقه از جھان محشور است چه زنده و چه مرده.
مؤمنان از اھالی آخرت ھستند حتّی در ھمین دنیا . تن آنھا در این دنیا مشغول انجام وظیفه است
و مرارتھا می کشد ولی دل و جانشان در جھانی دگر اقامت دارد و با ھمطرازان خود ھمزیستی می کند .
تن آنھا محبوس در خاک است و لذا گفته شده که حیات دنیا حبس مؤمنان است . و این تن در این جھان به
غایت استضعاف می رود و فقیر و بیمار و بیکس می گردد و امتحانی بزرگ برای خلایق است. و اینانند خلفای
خدا و وارثان زمین.
ھرچند که بھترین دوست ھمنشین آدمی ، خداست . و خوشا بحال کسانی که با او زندگی می کنند
و ھمچون چوپان مولوی ، دستانش را می شویند و پاھایش را می مالند و موھایش را شانه می کنند . این
حدیث شام آخر مسیح ھست که گفت: یاران ، مرا به شما نیازی افتاده است تا پاھای شما را بشویم .
پاھایش را شست و آنگاه از صلیب بالا رفت تا رخسارش را نظاره کنند . در آنجا کمی معطل و منتظر ماند
و کم کم تردید آمد و گفت : پروردگارا چرا تنھایم نھادی پس کجائی ؟

و امّا بزرگترین تراژدی عرفانی اینست که یار در خانه دل باشد و محروم ز رویش.

 

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد چهارم ص 183