دموکراسی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

نهضت شیطان پرستی

۴۸ بازديد
عذاب خرافه پرستی و شیطان پرستی:
 
۹۷- به این دلیل است که کافرترین و منکرترین انسانها نسبت به امور ماورای طبیعی را به ناگاه موجوداتی شدیداً خرافاتی می یابیم که مثلاً سر از محافل جن گیری و احضار روح و انرژی درمانی و امثالهم در می آورند.
 
۹۸- و اینگونه است که انسان متکبر و کافر عصر جدید که خدایش تکنولوژی است به انواع خرافات حیرت آور مبتلا شده است که این خرافات را جایگزین دین نموده است.
 
۹۹- امروزه غایت همه انواع خرافات مدرن، به شیطان پرستی رسیده است و این حق است. چرا که منشأ همه خرافات شیطان است و این عذاب انکار دین خداست که انسان دشمن خودش را بپرستد.
 
۱۰۰- امروزه نهضت شیطان پرستی که همان مکتب خود دیوانه سازی است که علناً و عمداً عقل و اخلاق را انکار می کند عذاب انکار دین خدا و عدم اطاعت از رسولان است. شیطان پرستی مذهب یا مکتب نیست بلکه غایت عذاب است که گاه به خودکشی و آدم خواری می انجامد که در دوران ما به وفور رخ می نماید. و این غایت تسخیر شدگی انسان بواسطه شیطان است.
 
از کتاب نامه های عرفانی استاد علی اکبر خانجانی ص100

بنیانگزار تفکر

۴۳ بازديد
۷۱- من تنها انسان این دورانم که ارزش ها و معانی را به حقشان رسانیدم و حقوق واژه ها را تعین بخشیدم و اخلاق خاص انسان را زنده کردم و تاریخ را بر سر جایش باز گردانیدم.  من در تمدن معاصر جهان تنها کسی هستم که حق دین را ادا کردم و جانش را آشکار ساختم.  من بنیانگزار تفکرم و در سده اخیر جهان تنها کسی بوده که در نزد خود فکر کرده است.  من فکر را زنده کرده ام و از سیطره جنون نجاتش دادم. 
 
استاد علی ا******* خانجانی
کتاب هستی بایستی

چرا دروغ می گوئی؟ (فلسفه دموکراسی) - دموکرات کیست؟

۷۵ بازديد
دموکرات کیست؟
 
انسان دموکرات یا مردم سالار، انسانی است که از حقارت منیّت و خودپرستی و منافع فردی و خانواده
گی خارج شده و انسانی اجتماعی و بلکه جھانی شده است و آرزوھا و آرمانش و مدینه فاضله سعادتش
را در سعادت مردم می بیند و دیگراز به بکام رسیدگیھای فردی خود شاد و راضی نیست . چنین انسانی
بدون تردید به لحاظ واقعی بسیار نادر است و کیمیا. این مقام مردان خدا و انبیاء و اولیای اوست. این
مقام انسانی است که از دنیا و عرصه غرایز خود فرا رفته است و یک انسان جھانی و فوق نژادی است.
پس واضح است که دموکراسی ھم محصول جامعه ای است که اکثر مردمش اینگونه اند یعنی از
خودگذشته. و در غیر اینصورت دموکراسی فقط یک دیکتاتوری و سلطنت نوبتی و منافقانه بین عده ای
معدود است و لذا برای رفع تشنج بین این سلاطین بی تاج بایستی مردم به میدان آیند و سپر بلای این
سلاطین شوند تا آنھا سالم بمانند و بعنوان ناجی سرکار آیند. دموکراسی به لحاظ تعریف مثل بسیاری
دیگر از تعاریف، پدیده ای بس بزرگ و آرمانی است ولی بشر امروز که بمراتب خود محور تر و خودپرست
تر ودیکتاتور تر و تمام خواه تر از بشر قدیم است دموکراسی را ماسک اینھمه آدمخواری و تکبر و
خودخواھی خود نموده است . دموکراسی ھای موجود در جھان، سلطنت عرصه تکنولوژیزم میباشند به
ھمین دلیل سلسله جنبان آن ابر قدرتھا ھستند. دموکراسی واقعه ای است که فقط با ظھور ناجی
موعود امکان پذیر می شود.
 
از کتاب " دایر ه المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 105
-----------------------------------------

چرا دروغ می گوئی؟

(فلسفه دموکراسی)

آدمی بمیزانی که میخواھد درچشم دیگران خوب باشد و بلکه پرستیده شود بسوی دروغ و ریا میرود که

ام الفساد است. پس آنچه که آبرو و مردم داری نامیده می شود که نھایتاً اراده به پرستیده شدن است

منشأ ھمه شرارتھا و رذالتھا و بدبختی بشر است که ھمان دروغ می باشد. و اینست که دروغگوئی و

مکر و ریا در نزد زنان ھزار چندان است زیرا زن مظھر اراده به پرستیده شدن است و بھمان میزان مکر می

کند. و اینست که صدق در زن یک کیمیاست . آدمی چون میخواھد که در نزد دیگران خوب باشد شر می

شود. در قرآن می خوانیم که ای مؤمنان از اکثریت مردم پیروی مکنید که آنان جز دروغ و خیالات را نمی

جویند و شما ھم به سمت ظلم می روید. و این به بیان امروز یعنی تحریم دموکراسی ومردم سالاری که

بمعنای حاکمیت اکثر مردم است. و اینست که در عصر دموکراسی ھا شاھد اشد دروغھا و بازیھا و

فریبکاریھا ھستیم. و نیز اینکه چرا در صدر شعار آزادی و دموکراسی در سطح جھان، زنان قرار دارند و

اصولاً دموکراسی و فمینیزم امر واحدی شده است. این دال بر حاکمیت دروغ است و دروغ سالاری! پس

واضح است که توقع حق و راستی و وفا داشتن در قلمرو فرھنگ مردم سالاری و دموکراسی و

آبروپرستی و عشق بازی ، توقعی ابلھانه است. دموکراسی ھمان دمونکراسی( Demoncracy)

بمعنای دیو سالاری است که« ن » آن افتاده است . آدم باید در نزد خودش خوب باشد و برای خود.

از کتاب " دایر ه المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 114

 

دجال و امام

۸۴ بازديد
دجال و امام
 
دجّال ھر مذھب و مکتبی از بطن خودش پدید می آید و اتفاقاً از نزدیکترین حدّ وجود آن صاحب مکتب و
بواسطه مشاھدات و آموزه ھای درجه اول و عالی آن مذھب رشد می کند.
دجّال موسی (ع) ، سامری بود که یک دانشمند بود. دجّال مسیح (ع) ، یھودا بود که از حوارین بود و او ھم
تحصیل کرده ترین حواری مسیح بود. دجّال محمد (ص) ،کسانی چون ابوجھل ، ابوھریره ، کعب الاحبار
وابوموسی اشعری بودند که جملگی از اصحاب نزدیک رسول و ازجمله با سوادترین اصحاب بودند . دجّال
علی (ع) ، ھم عمرعاص بود که او ھم یک فیلسوف بود و از بطن اصحاب صفه رشد نمود . در واقع دجّال
ھر مذھب و مکتبی کسی است که صورت آن آئین را می گیرد و در بطن آن دقیقاً ضد آئین را می پرورد
پس باید فردی بسیار با ھوش باشد. دجّال ھمان مکتب ضد مکتب است . به بیان دیگر دجاّلیت ھر اندیشه
و راھی ھمان فرمالیزم محض ان است که به انواع حیله ھا آراسته شده و مردم را می فریبد .
دجاّلیت ھمان مادیت و دنیویت محض یک مکتب است .
مثلاً دجّال حکمت سقراط ، ارسطو بود یا دجّال فلسفه فویرباخ و ھگل ھم مارکس بود . صورت مجلل می
شود و سیرت واژگون می گردد . مثلاً دجّال عرفان اسلامی، تصوّف فرمالیستی و نمادین است. دجّال ھر
اندیشه ای ،جسمانیت محض آن است .
در قلمرو معانی و ارزشھا ھم این قاعده جاریست . مثلاً دجّال رستگاری امروزه لیبرالیزم است ، دجّال
عدالت ھم دموکراسی است و ھمسان سازی . دجّال عشق ، ھرزه گی است و کلاً دجاّل معنویت ھم
ھنرھای مدرن می باشد ھمانطور که دجّال حکمت ، فلسفه است و ..... و دجّال انسان مدرن نیز آدم
الکترونیکی است .
دجّالیت ، صنعت و تکنیکی است که میخواھد تقدیس شود. بشریتی است که دعوی الوھیّت می کند.
 
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 191

چند حکمت پسامدرن - حکمت جاوید

۱۵۹ بازديد
چند حکمت پسامدرن
 
رئیس جمھور محصول رأی مردم نیست بلکه رأی مردم محصول رئیس جمھورشدن کسی است
که باید رئیس جمھور شود.
 
عجب نیست که عشق به نفرت انجامد عجب است که نفرت به عشق می انجامد.
 
نیازی که با ناز برآورده می شود بر نیاز می افزاید و متقابلاً بر ناز.
 
تفاھم متقابل زناشوئی یعنی باور کردن متقابل دروغھای ھمدیگر.
 
آنجا که عشقی نیست جدیّت آغاز می شود، یعنی جنگ .
 
ھیچ چیزی ھمچون ناز تبدیل به کینه نمی شود زیرا ھر که نیازش بیشتر است نازش بیشتر و
 
لذا ناکامتر است.
 
 
وقتی که دیگر ھیچ ارزشی باقی نیست آدم لخت می شود: مدرنیزم!
 
عشق بازاری یعنی ناز کردن و کشیدن برای نیاز.
 
دموکراسی یعنی تبدیل شاه به رأی از طریق تبلیغاتی که از ھر رأی گیرنده یک شاه خیالی می
 
آفریند.
--------------------------------------------
 
حکمت جاوید:
 
 
آنکه دنیا را می طلبد به آن میرسد ولی بدستش نمی آید.
 
ھیچ چیزی بدست نمی آید ولی به دل می تواند آمد.
 
آنکه از نژاد رود به نزاد می رسد.
 
آنکه حق معلم را ادا نمی کند آموزه ھایش به او پشت می کند.
 
آنکه دوست را می فروشد تا دل دشمن بدست آورد دلش به اسارت دشمن در می آید.
 
آنکه حقی را ببیند و تصدیق نکند با آن به جنگ می آید و ھلاک می شود.
 
آنکه پولی را با فروش معنویتی بدست می آورد بواسطه آن پول دیوانه می شود.
 
آنکه از محبتی بر علیه صاحب محبت استفاده میکند به اسارت دشمنان محبت در می آید.
 
آنکه به معرفتش عمل نکند احمقی می شود.
 
آنکه دین را زینت کفر کند به خدمت کافران در می آید.
 
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 54
 
 

 

دموکرات کیست؟

۲۱۲ بازديد

دموکرات کیست؟

انسان دموکرات یا مردم سالار، انسانی است که از حقارت منیّت و خودپرستی و منافع فردی و خانواده

گی خارج شده و انسانی اجتماعی و بلکه جھانی شده است و آرزوھا و آرمانش و مدینه فاضله سعادتش

را در سعادت مردم می بیند و دیگر از به بکام رسیدگیھای فردی خود شاد و راضی نیست . چنین انسانی

بدون تردید به لحاظ واقعی بسیار نادر است و کیمیا. این مقام مردان خدا و انبیاء و اولیای اوست. این

مقام انسانی است که از دنیا و عرصه غرایز خود فرا رفته است و یک انسان جھانی و فوق نژادی است.

پس واضح است که دموکراسی ھم محصول جامعه ای است که اکثر مردمش اینگونه اند یعنی از

خودگذشته. و در غیر اینصورت دموکراسی فقط یک دیکتاتوری و سلطنت نوبتی و منافقانه بین عده ای

معدود است و لذا برای رفع تشنج بین این سلاطین بی تاج بایستی مردم به میدان آیند و سپر بلای این

سلاطین شوند تا آنھا سالم بمانند و بعنوان ناجی سرکار آیند. دموکراسی به لحاظ تعریف مثل بسیاری

دیگر از تعاریف، پدیده ای بس بزرگ و آرمانی است ولی بشر امروز که بمراتب خود محور تر و خودپرست

تر و دیکتاتور تر و تمام خواه تر از بشر قدیم است دموکراسی را ماسک اینھمه آدمخواری و تکبر و

خودخواھی خود نموده است . دموکراسی ھای موجود در جھان، سلطنت عرصه تکنولوژیزم میباشند به

ھمین دلیل سلسله جنبان آن ابر قدرتھا ھستند. دموکراسی واقعه ای است که فقط با ظھور ناجی

موعود امکان پذیر می شود.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 105