ظهور ناجی

کتاب ها و سخنرانی های استاد علی اکبر خانجانی در باره همه موضوعات انسانی

پاداش صداقت

۳۲ بازديد
صداقت و تنهائی
 
۱۳۱- روابط آدمها در هر سطحی از خانواده تا جامعه و حاکمیت، سراسر بر ریا و تزویر و نفاق است و لذا تزویر زدائی و صدق و اخلاص در رابطه اگر یکطرفه باشد جز انهدام رابطه حاصلی ندارد زیرا کسی نمی ماند. بنابر این پشتوانه و در پشت قباله صدق، تنهائی است. فقط کسی می تواند صادق باشد که پیشاپیش تنهائی و حق تنهائی را به عنوان اجر صدق درک و تصدیق کرده باشد. اکثراً می پندارند که تنهائی هزینه و کفاره صدق و اخلاص است در حالیکه اجر آن است و درب رستگاری انسان در جهان است.
 
استاد علی اکبر خانجانی
 
کتاب سرگذشت روح من ص ٢٣
 
t.me/eshghvaerfan2

بنیانگزار تفکر

۴۳ بازديد
۷۱- من تنها انسان این دورانم که ارزش ها و معانی را به حقشان رسانیدم و حقوق واژه ها را تعین بخشیدم و اخلاق خاص انسان را زنده کردم و تاریخ را بر سر جایش باز گردانیدم.  من در تمدن معاصر جهان تنها کسی هستم که حق دین را ادا کردم و جانش را آشکار ساختم.  من بنیانگزار تفکرم و در سده اخیر جهان تنها کسی بوده که در نزد خود فکر کرده است.  من فکر را زنده کرده ام و از سیطره جنون نجاتش دادم. 
 
استاد علی ا******* خانجانی
کتاب هستی بایستی

ناجی موعود

۹۷ بازديد

ناجی موعود

 

۲- امید به نجات بواسطه ظهور ناجی موعود، تنها ایمان و اتصال بشر آخرالزمان به خداوند است. بشری که رسالت انبیای سلف را عینا و ذهناً از دست داده و خدای آسمانی نبوتها پاسخگوی گمشدگی او نیست و وجودش را معنا و هویت نمی بخشد و گویی خدای آسمان مرده است. ناجی آخرالزمان همان ظهور خداوند در عالم خاک و از کالبد بشر است.

 

۳- وعده ظهور ناجی موعود فقط مربوط به عرصه ختم نبوت و آخرالزمان هم نیست ولی در این دوره این وعده و باور هزاران بار شدیدتر شده است....

 

۵- انسانی که در طلب و انتظار و جستجوی ناجی است یا این ناجی و امام را در خویشتن می یابد که خود مقام امامت است و یا امامی را در بیرون از خود می یابد و به او متهعد و مربوط میشود که این هدایت است. ارتباط با خدا در خویشتن و یا در وجود یک پیر روحانی.

 

استاد علی اکبر خانجانی

کتاب امام زمان(عج) کیست؟

«راست می گوئید ولی افسوس …. »

۵۰ بازديد
«راست می گوئید ولی افسوس …. »
طرح یک نامه

 

آقای دکتر! همه حرفهای شما عین حقیقت است و هیچ آدم عاقل و صادقی نمی تواند انکار کند ولی افسوس که قابل اجرا و عملی نیست و تنها حاصلی که دارد فقط نمک بر زخم مردم پاشیدن و دشمن آفرینی کردن است. شما با این وبلاگ و سایت خودتان تنها کاری که می کنید همه را به خون خودتان تشنه می کنید زیرا دردها را نشان می دهید و غده ها را می ترکانید و زخم ها را تحریک می کنید ولی هیچ راه عملی ارائه نمی دهید. بنابراین مواظب جان خودتان باشید. از من نصیحت که تعطیل کنید و جان خود را بردارید و بروید. کار از این حرفها گذشته است و جز خود امام زمان و یا یک بلای آسمانی قادر به ختم این فتنه جهانی نیست. بیهوده خودتان را خسته نکنید و اینقدر خون دل مخورید. من با شما همدرد هستم. همین و بس!
پاسخ ما: ما هم با شما همدردیم. این حرفها اگر به گوش کسی نرود و مشکل کسی را هم حل نکند شاید به گوش خود امام زمان برسد و زودتر ظهور کند. ولی مطمئن باشید به تجربه و مشاهدات عینی بسیاری از دردها و مشکلات را علاج کرده و می کند. ما این ریسک بزرگ را بیهوده آغاز نکرده ایم.
دائرةالمعارف عرفانی جلد ۴ ص ۲۶

 

استاد علی اکبر خانجانی

آخرین سئوال (نجات آخرالزمان)

۶۴ بازديد

آخرین سئوال

(نجات آخرالزمان)

حرف آخر اینست که کل بشریت با سرعتی فزاینده در حال سقوط آزاد در دوزخ تکنولوژی و آزادی و جنون

و جنایت است و ھیچ قدرتی قادر نیست این حرکت را در جوامع متوقف نماید تا ظھور ناجی موعود که

سرآغاز رستاخیز است. و تا قبل از آن ھیچ راه نجات اجتماعی وجود ندارد .

ولی آیا تا قبل از آن که معلوم نیست که در مجال عمر فردی ما باشد ، چه می توان کرد؟ آیا ھیچ راه

نجات فردی وجود دارد؟ این سئوال اھل ایمان و معرفت است که درباره ماھیت انسان و جوامع آخر

الزمان به باور و یقین رسیده است و تباھی جوامع بشری را حتمی می داند.

یکی از عللی که نجات جمعی را ناممکن می سازد اینست که در آخر الزمان اصولاً جمعی وجود ندارد الا

تراکم انبوه تنھایان. وگرنه با نجات ھر فردی کل آدمھای روابط اجتماعی او نیز در مراتب نجات قرار می

گرفتند. ھمین مسئله نیز خود نجات فردی را سخت تر می کند زیرا آدمی طبعاً اجتماعی و عاطفی است و

نجات را برای خودش نه به تنھائی می خواھد و نه می تواند زیرا شھامتش را ندارد. اینست که نجاتھای

فردی در ھر عصر و اجتماعی مولد انسانھائی است که قھرمان ملی نامیده می شوند و یا قدیس. ھر که

بخواھد خودش را به تنھائی نجات دھد ھر چند که قادر نیست که دیگران و حتی عزیزانش را ھم با خود

برھاند ولی شرایط و اوضاع جامعه خود را دگرگون می سازد و انقلابی را موجب می گردد که به مثابه

یک نجات مقطعی یا توقفی در سقوط است . زندگی ھمه بزرگان معرفت از این نوع است و ھمه

انقلابات محصول زندگی این تنھایان نجات یافته است. نجات آخرالزمان نجاتی فردی است این مسئله در

قرآن نیز بارھا متذکر شده است.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد دوم ص 46

چه نباید کرد ؟

۵۸ بازديد
چه نباید کرد ؟
 
بایستی تا حد امکان از تکنولوژی و فرآورده ھایش پرھیز نمود .
 
بایستی تا حد امکان از جھان دانش و صنعت پزشکی فاصله گرفت .
 
بایستی رسانه ھا را باور نکرد و تبعیت ننمود .
 
بایستی تا حد امکان از بانک و بیمه دوری نمود .
 
بایستی از ریاکاری در دین توبه کرد .
 
بایستی از فاسقان برید و با پاکان دوستی نمود .
 
بایستی قناعت و ساده زیستی پیشه کرد .
 
بایستی تلویزیون را چشم شیطان دانست و کورش کرد .
 
بایستی چشم و گوش را بر وعده ھای دانش و فن و تمدن بست .
 
بایستی راه و روشھای خود شناسی و خود کفائی و خود درمانی را جستجو نمود .
 
بایستی عقل خویش را باور کرد و بارور نمود .
 
بایستی از خداوند جز ایمان و معرفت نخواست .
 
بایستی با مؤمنان بیعت نمود و در انتظار ظھور ناجی ماند .
 
بایستی شدیداً از دین فروشان و تاجران معجزه و کرامت بر حذر بود .
 
بایستی شدیداً از داروھای مسکن اعصاب و روان دوری نمود .
 
بایستی از سه شیطان مشھور به عشق و آزادی و برابری پرھیز کرد .
 
بایستی ھر چه بیشتر از صنعت و فرآورده ھای صنعتی دوری کرد و به طبیعت و فرآورده ھای
طبیعی روی نمود .
 
از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 45
 

 

دموکرات کیست؟

۲۱۲ بازديد

دموکرات کیست؟

انسان دموکرات یا مردم سالار، انسانی است که از حقارت منیّت و خودپرستی و منافع فردی و خانواده

گی خارج شده و انسانی اجتماعی و بلکه جھانی شده است و آرزوھا و آرمانش و مدینه فاضله سعادتش

را در سعادت مردم می بیند و دیگر از به بکام رسیدگیھای فردی خود شاد و راضی نیست . چنین انسانی

بدون تردید به لحاظ واقعی بسیار نادر است و کیمیا. این مقام مردان خدا و انبیاء و اولیای اوست. این

مقام انسانی است که از دنیا و عرصه غرایز خود فرا رفته است و یک انسان جھانی و فوق نژادی است.

پس واضح است که دموکراسی ھم محصول جامعه ای است که اکثر مردمش اینگونه اند یعنی از

خودگذشته. و در غیر اینصورت دموکراسی فقط یک دیکتاتوری و سلطنت نوبتی و منافقانه بین عده ای

معدود است و لذا برای رفع تشنج بین این سلاطین بی تاج بایستی مردم به میدان آیند و سپر بلای این

سلاطین شوند تا آنھا سالم بمانند و بعنوان ناجی سرکار آیند. دموکراسی به لحاظ تعریف مثل بسیاری

دیگر از تعاریف، پدیده ای بس بزرگ و آرمانی است ولی بشر امروز که بمراتب خود محور تر و خودپرست

تر و دیکتاتور تر و تمام خواه تر از بشر قدیم است دموکراسی را ماسک اینھمه آدمخواری و تکبر و

خودخواھی خود نموده است . دموکراسی ھای موجود در جھان، سلطنت عرصه تکنولوژیزم میباشند به

ھمین دلیل سلسله جنبان آن ابر قدرتھا ھستند. دموکراسی واقعه ای است که فقط با ظھور ناجی

موعود امکان پذیر می شود.

از کتاب " دایره المعارف عرفانی " استاد علی اکبر خانجانی جلد سوم ص 105